رسم وصل

پایگاه رسمی اشعار و آثار شاعر و ذاکر اهل بیت(ع) وحید قاسمیان

رسم وصل

پایگاه رسمی اشعار و آثار شاعر و ذاکر اهل بیت(ع) وحید قاسمیان

۳۵ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

شور به سبک: لالایی گلم لالا


پاشو ساقی تشنه، چرا میکنی گریه

پاشو و بریم خیمه، پاشو خواهرت تنهاست

داداش علمدارم، آرامش و سردارم

پاشو و ببین زارم، پاشو خواهرت تنهاست

اخا یا ابوفاضل

با چشای بارونی، پاشو اگه میتونی

شروع شده مهمونی، پاشو خواهرت تنهاست

آی آبروی دریا، برای حرم سقّا

پاشو تو رو به زهرا، پاشو خواهرت تنهاست

اخا یا ابوفاضل

می میرم از این ماتم، می کُشه منو این غم

خیمه ها و نا محرم، پاشو خواهرت تنهاست

پاشو علم و بردار، بذار رو دوشت سردار

تا که نبینه آذار، پاشو خواهرت تنهاست

اخا یا ابوفاضل


۰ نظر ۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۵

به سبک: عمه یه غم تو سینه مه خدا میدونه


مشک تو آرزوی ماهی های دریاست

به بازوی ستبر تو بوسه ی زهراست

غیور سرشکسته ی علقمه عباس

علم به دوش مادرم فاطمه عباس

ساقی لب تشنه من یا ابوفاضل

آیِنِه ی شکسته در برابر من

پشت و پناه خیمه ها برادر من

پیشونیِ بلند تو سبز سجوده

جواب تشنه کامیِ خیمه عموده

ساقی لب تشنه من یا ابوفاضل

 ماه منو لشکر کینه دوره کرده

هر کی فرار کرده دوباره بر میگرده

یه جای سالم روی پیکرت نذاشتن

جیزی برای من و خواهرت نذاشتن

ساقی لب تشنه من یا ابوفاضل

دست نیاز تشنه ها به دامن توست

کلاف سردرگمِ خیمه ها تن توست

اهل حرم میگن پدر طاقت نداریم

چادر به سر کنیم عمومونو بیاریم

ساقی لب تشنه من یا ابوفاضل

پس از تو بسته میشه زنجیر اسارت

وا میشه بین خیمه ها پای جسارت

خدا میدونه زینبم دلشوره داره

غارت کنن خیمه رو با یه اشاره

ساقی لب تشنه من یا ابوفاضل


۰ نظر ۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۲۷

به سبک: زنده موندیم و محرم شد دوباره


ای یگانه علمدارم اباالفضل

ساقی طفل تبدارم اباالفضل

کن نظاره انکسارم    پاشو که طاقت ندارم

پاشو عطر تو در این صحرا پیچیده

بوی زهرا مادرم اینجا پیچیده

کی تو رو اینجور به خاک و خون کشیده

یا اباالفضل یا اباالفضل...

پاشو پاسخ بده این خنده هارو

پاشو بنگر برادر غصه هامو

یاری ام بده تو سردار     پاشو باز علم رو بردار

وامصیبت از سپاه بی اباالفضل

میشه غوغا قتلگاه بی اباالفضل

میشه غارت خیمگاه بی اباالفضل

یا اباالفضل یا اباالفضل...

ای که در خاک و خون غوطه وری تو

جان من پاشو جان خواهری تو

پاشو حال من خراب است   زینبم در اضطراب است   

مشک آب و این عَلَم فدات اباالفضل

پاشو میلرزه دلم فدات اباالفضل

پاشو حل کن مشکلم فدات اباالفضل

یا اباالفضل یا اباالفضل...


۰ نظر ۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۰۲

به سبک: عمه یه غم تو سینه مه خدا میدونه


علی فدای قد و بالای بلندت

هستی به قربان سرِ زلف کمندت

جلوی چشمام راه برو عزیز لیلا

بذار کنم یه دل سیر تو رو تماشا

علی علی علی علی اکبر لیلا

ببین به جای مادرت میون خیمه

به لرزه افتاده علی دستای عمه

لیلا کجاست ببینه سرباز دلیرش

آماده ی شهادته بهر امیرش

علی علی علی علی اکبر لیلا

۰ نظر ۲۹ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۳

به سبک: زنده موندیم و محرم شد دوباره


اصغر ای کودک بی هوش بابا

وقته رزمه بیا آغوش بابا

بسّه بی تابی و گریه   غنچه بی خواب خیمه

وقت شه که دستم و اصغر بگیری

وقت شه که از قنوتم پر بگیری

وقت شه از آسمون ساغر بگیری

علی لای لای...

بی زبونی ولی فهمیده بابا

دوست داری زود بری آغوش زهرا

دنیا دیگه جای تو نیست   مأمن و مأوای تو نیست

آره گهواره برات خیلی کوچیکه

آره دنیا زیر پات خیلی کوچیکه

تشنه ای آره فرات خیلی کوچیکه

علی لای لای...

دست و پا هِی نزن تو دست بابا

حالا سیراب می شی از دست زهرا

سوی خیمه، ای قرارم    روی برگشتن ندارم

می برم جایی تو رو هیچکس نبینه

که نشه طلفم تنت پامال کینه

وعده ی ما روز سوم روی سینه

علی لای لای...

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۸:۲۹

زمزمه و زمینه

 

عموی خوبم بکش رو سرم دست نوازش

ببین اومدم مقابل تو دارم یه خواهش

بنما تو سازش

با اذن چشات اجازه بده کاری کنم من

بذار خونم و به پای شما جاری کنم

یاری کنم من

عاشقم و باشد امیدم    اینه که ببینی شهیدم

چی میشه که منّت بذاری    به وجود محنت کشیدم

عموی غریبم حسین جان

بابام داده تا برات بیارم عمو یه نامه

همون نامه ای که با قلم و خط بابامه

نگاه کن باهامه

نبین کوچیکم شدم عمو جون دل تنگ اکبر

اجازه بده به من که بشم همرنگ اکبر

عمو جون پرپر

موندنِ من اینجا عذابه   بذا برم میدون ثوابه

این همه غم و این دل من    ز غریبیِ تو کبابه

عموی غریبم حسین جان

قاسم پاشو که عموت اومده بالا سر تو

بگو چی بگم عزیز دلم به مادر تو

از پیکر تو

چرا گیسوهات امید عمو در خون خضابه

قاسم پاشو که خدا میدونه حالم خرابه

قلبم کبابه

قاسم چِقَدر قد کشیدی   به علیِ اکبر رسیدی

شهیدی ندیدم تا حالا   به این کوچیکی و رشیدی

قاسمِ رشید و شهیدم

 

 

دریافت سبک

۰ نظر ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۴:۴۵

به سبک: عمه یه غم تو سینه مه خدا میدونه


عمو رسیده نوبتم برات بمیرم

مقابل چشمای با صفات بمیرم

خیمه برام جهنمه بدونِ اکبر

وجود من پر از غمه بدونِ اکبر

عمو حسین عمو حسین فدات بشم من

دیگه برام سخته توی خیمه بمونم

خودم رو مدیون محبّتات میدونم

عمو نذاشتی حس کنم بابا ندارم

یتیمم و جایی توی دنیا ندارم

عمو حسین عمو حسین فدات بشم من

ای که برای اهل خیمه بی قراری

عمو نبینم غمت و قاسم که داری

بذار که شیرین بشه کامم از شهادت

گلاب بگیرن از تنم پای ولایت

عمو حسین عمو حسین فدات بشم من

۰ نظر ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۱:۳۵

عمه یه غم تو سینه مه خدا میدونه

من توی خیمه موندم و عموم بیرونه

صداش و خسته می شنوم عمه رهام کن

بذار برم پیش عموم فقط دعام کن

عمو حسین عمو حسین برات بمیرم

تو خیمه ام ولی دلم توقتلگاهه

عموم اسیر تیغ شمر رو سیاهه

عمه بذار برای التیام زخماش

عبدالهش فداش بشه جلوی چشماش

عمو حسین عمو حسین برات بمیرم

محاله تنهات بذارم میون دشمن

ای به فدای غربتت دست و سر من

حتی الان که من شدم تو خیمه محبوس

نمیشم از یاری تو یه لحظه مأیوس

عمو حسین عمو حسین برات بمیرم



دریافت سبک

۰ نظر ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۸

به سبک: زنده موندیم و محرم شد دوباره


خیمه موندن برام مثلِ عذابه

رها کن دستم و عمه ثوابه

سر رسیده طاقت من    عمه حالاست نوبت من

خیمه تنگه چون قفس باید برم من

بی هوا با یک نفس باید برم من

سوی مقتل بی فرس باید برم من

ای عمو جان ای حسین جان

من نباشم تو رو در خون نبینم

روی جسم تو یک ملعون نبینم

از دلم آگه تو هستی   عشق عبداله تو هستی

کی میذارم روی سینه ت پا بذارن

دشنه ها نم نم به جسم تو ببارن

تشنه ها به پیکرت هجوم بیارن

ای عمو جان ای حسین جان

من کنار تو هستم جای بابا

می دهم هر دو دستم جای بابا

جان سپارم در بر تو    پیش چشمان تر تو

اینکه مرد این سپاهم خوش به حالم

می کنی اینک نگاهم خوش به حالم

سینه ات شد قتلگاهم خوش به حالم

ای عمو جان ای حسین جان

۰ نظر ۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۴:۵۶

به سبک: زنده موندیم و محرم شد دوباره


افتخارم برادر این دو طفلند

هر چه دارم برادر این دو طفلند

نوگلان خواهر تو   خون شان نذر سر تو

رد نکن دسته گُلای خواهرت رو

رد نکن این خواهشای خواهرت رو

رد نکن جون برکفای خواهرت رو

ای حسین جان

اذن میدون اگه از تو نگیرن

از فراق علی اکبر می میرن

کوچیکن اما زرنگن    هر دوتاشون مرد جنگن

قربونی خواهرن داداش قبول کن

نوه های حیدرن داداش قبول کن

غصه دار مادرن داداش قبول کن

ای حسین جان

هر دو جان برکف روز مبادا

شیرشان داده ام با عشق حالا

هر دو سرباز شمایند    سهم من در کربلایند

مثل قاسم هستن و رعنا و شیدا

سر بلندم می کنن جلوی لیلا

رو سفید میشم برادر پیش زهرا

ای حسین جان

۰ نظر ۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۰

واحد سنگین : به سبک می گذرد کاروان

 

ببین سپاه مرا ز خیمه آمد حسین

ای به فدای سرت عون و محمد حسین

هر دو اباالفضلی اند مادرشان زینب است

عاشق جانبازی اند یاورشان زینب است

سرباز قرآنند یاحسین    لبریز از ایمانند یا حسین

محکم چون طوفانند یا حسین    شیر هر میدانند یا حسین

یا ابا عبدالله یا حسین(ع) 

اذن رشادت بده به لشکر خواهرت

بذار قیامت کنند دو پسر خواهرت

اذن شهادت بده تا که شوم رو سفید

مدال فخرم شود خواهر و اُمّ الشهید

طفلانم عاشق حیدرند    غمهایت  را به جان میخرند

شاگرد مکتب کوثرند   دانش آموزان اکبرند

یا ابا عبدالله یا حسین(ع) 

در دلشان غیرت فاطمه و حیدر است

معلم رزمشان ساقی این لشکر است

همت شان در نبرد مثل علی اکبر است

این دو پسر هدیه ای از طرف خواهر است

پای تو می مانم یا حسین   قربانت طفلانم یا حسین

ای سر و سامانم یا حسین   نذر تو این جانم یا حسین

یا ابا عبدالله یا حسین(ع)  

۰ نظر ۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۶:۵۹

به سبک: زنده موندیم و محرم شد دوباره


چه هوای عجیبی دارد اینجا

حس خوبی ندارم یابن زهرا

می دهد اینجا عذابم   در هراس افتاده تابم

غصه ای باز این دلم رو ریخته بر هم

حاکیه اینجا حسین هجران و ماتم

تو میدونی من ندارم طاقت غم

ای حسین جان ای برادر

من مطاعِ توام اما برادر

بنگر این اضطراب چشم خواهر

باز دوباره بی قرارم    بنگر آرامش ندارم

حسّی میگه تو دلم نزدیکه هجرون

حسّی میگه غصه می بینم فراوون

حسّی میگه میری زینب میشه داغون

ای حسین جان ای برادر

این زمین که در آن داغی عظیم است

در بلا های آن زینب سهیم است

دلبرم پای تو هستم     پای غمهای تو هستم

باشه خیمه میزنیم اینجا برادر

با تو هستم تا تهِ دنیا برادر

کربلا رو می کنم غوغا برادر

ای حسین جان ای برادر

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۱۳

به سبک :زنده موندیم و محرم شد دوباره


مسلمم در غم و غربت اسیرم
آمدم کوفه تا بیعت بگیرم
کوفیان نامرد و پستند   حرمت ما را شکستند
راه من را در میان کوچه بستند
مردم کوفه غرورم را شکستند
بسکه غرق غفلت و دنیا پرستند
ای حسین جان

ذره ای معرفت اینجا ندیدم
غیرتی در دل اینها ندیدم
مردم اینجا بی وفایند  با عدویت هم صدایند
کوفه جای آمدن دیگر ندارد
کوفه رنگ و بویی از حیدر ندارد
کینه ی اینها حسین آخر ندارد
ای حسین جان

گر بیایی در آماج بلایی
صید ظلمی و تاراج بلایی
بین این مردم غریبی
   طعمه ی فسق و فریبی
تو نیاور زینبت را جان مسلم
بنگر آقا غربت و پایان مسلم
 

که فدای اصغرت طفلان مسلم
ای حسین جان

۰ نظر ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۷

آقا نیا که قصة بیعت دروغ است

آقا نیا آهنگری هاشان شلوغ است

جای شما و جای زینب روی چشم است

نه این نفاقستان که بی شمع و فروغ است

آقا نیا اینها حرامی اند و بی رحم

مست از شراب غفلت و همواره در وهم

در بزم شان هر یک برای هم بُریدند

از گوش و دست و پای اطفال شما سهم

آقا به این اهل سقر بی اعتمادم

به مردمان بی جگر بی اعتمادم

اصلا نیاور زینبت را جان زهرا

به کوچه و دیوار و در بی اعتمادم

جهل و علی نشناسی کوفی زیاد است

قتل شما از منظر اینها جهاد است

فهمیدم از رفتارشان آقا نیایید

اینجا فرار از اُمّت حیدر نماد است

کوفی کجا با الفت و مهمان نواز است؟

کوفی کجا از مال دنیا بی نیاز است؟

اینها شما را هم به نرخی می فروشند

قومی که بُهتان زد، علی اهل نماز است؟

آقا خلاصه مسلم اینجا بی حبیب است

در کوچه های شهر نامردی غریب است

از دست و پای بستة مسلم بخوانید

آن نامه ها و قصه ها آقا فریب است

این حرف آخر ذکر لبهایم هماره

از پشت بام و مقتل دارالعماره

صد مسلم و هانی به فرمان شمایند

بر نیزه باشد رأس شان با یک اشاره

۰ نظر ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۴:۲۷

واحد سنگین حضرت مسلم(ع)

 

اینجا ز حیدر کینه دارند و پلیدند

نیستی ببینی مسلم و در بند کشیدند

مردم اینجا منافقند

با عدویت موافقند

کوفه جا نداری، زینب و نیاری، تو کوچه ها تنها میشی

مردی مُرده اینجا، کینه دارن اینها، تو فتنه ها تنها میشی

یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا ثارالله، یا ثارالله

آقا نیا که قصة بیعت دروغ است

آقا نیا آهنگری هاشان شلوغ است

شاهدش دست بسته ام

خون رأس شکسته ام

کوفه پا بذاری، یک نفر نداری، بی مَحرم و بی لشکری

رزق نیزه هایی، تو اگر بیایی، صید و غم و بی اکبری

یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا ثارالله، یا ثارالله

شرمنده ات نامه نوشتم که بیایی

می آید اینجا بر سر تو هر بلایی

کوفه بی مهر و بی وفاست

رأی شان کشتن شماست

بنگر این هراسم، بشنو التماسم، با خواهرت کوفه میا

می شوی تو غارت، می شود جسارت، به دخترت کوفه میا

یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا ثارالله، یا ثارالله

 

 

دریافت سبک

۰ نظر ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۶:۳۷

زمینة سینه زنی سیاهپوشان

 

شد معطّر فضای کوچه هامان

با نسیم لوای ای حسین جان

کوچه ها رنگ عزا شد   مُحرم خون خدا شد

لحظه های اشک نم نم شد دوباره

فصل روضه ها و ماتم شد دوباره

زنده موندیم و محرم شد دوباره

ای حسین جان

 

باز دوباره به ما دادی لیاقت

پا بذاریم محرم توی هیئت

بهتر از هیئت کجا هست؟   که پر از اسم شما هست

پیرهن مشکی ملاک عاشقی مون

روضه تنها دلخوشی زندگی مون

گریه تسکین میده آقا خستگی مون

ای حسین جان

 

عقده ای مونده توی سینه هامون

توی هیئت پای روضه بدیم جون

قسمت ما کن شهادت   یا که مُردن توی هیئت

مُردن آقا توی بستر ننگ و ذلّت

باز بذارید یابن زهرا بر ما منّت

سر بدیم آقا بمیریم با بصیرت

ای حسین جان

 

 

دریافت سبک

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۳:۳۸


از تو غیر از تو را نمی ­خواهم

زین دعا جز عطا نمی­ خواهم

چون بسنجم که مؤمنم یا نه

نعمتی جز بلا نمی­ خواهم

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۶


زیبایی بی حد ارباب تو هستی

در عشق سرآمد ارباب تو هستی

آن مظهر غیرت کز گفتن حرفش

کوتاه نیامد ارباب تو هستی

شاهی که بلا هم در کرب و بلایش

والله کم آورد ارباب تو هستی

استاد یتیمی که شهد شعورش

طعنه به عسل زد ارباب تو هستی

شک در سخنم نیست بر مسند قلبم

هر کس که نباشد ارباب تو هستی

فرموده که هستند در شام وفاتم

شاهنشه مشهد، ارباب تو هستی؟

ذکرم شب اول در تیرگی قبر

بی لکنت و ممتد ارباب تو هستی

۳ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۹

زمزمه و شور سینه زنی

 

 (خدا میدونه سخته زندگی بی تو ارباب)

نگاه کن چشم خیسم آقا گدا تو دریاب

دنیای بی تو ارباب مثل زندون می مونه

شیفته تو نباشم می شم آقا دیوونه

«بی شما من حقیرم ، آقا فرتوت و پیرم»

شده آغشته ارباب خون سُرخت به خونم

عاشق تو نباشم چرا زنده بمونم

آرزومه تو روضه ات یه روز آقا بمیرم

مدال نوکری مو از مادرت بگیرم

(تو نگاه کردی ارباب به من و سرنوشتم)

عاشق خاک جبهه قطعه ای از بهشتم

جبهه با عطر خاکش منو کرده هوایی

خواستم از خاک فکّه بشم کرب و بلایی

«جبهه فرق داره آقا با همه جای دنیا»

آقا مثل شلمچه هیچ خاکی و ندیدم

آخه انگار صدای مادرت رو شنیدم

قَسَمت میدم آقا به یه خاک طلایی

من طلائیه می خوام بشم مرغ هوایی

 

 

دریافت

 

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۵:۴۶

شور سینه زنی

 

جنتی زیباست هیئتای تو

جون می گیرم از گریه برای تو

شبایی که تو هیئتم حال دیگه ای دارم

خوشم باروضه های تو ز گریه سرشارم

خدا می دونه عجیبه بی نظیر و دل فریبه

یه بوی کرب و بلایی به گمونم بوی سیبه

به مشام دلم می رسه هوای تو

می کنه هوایی ام ضریح طلای تو

یا حسین یا حسین یا ابا عبدالله(ع)

روزهام و شبهام با تو می شه سر

آرزومه پات جون بدم آخر

دلم می خواد برات بشم یا حسین بی سر

بریزه پای عشق تو خون این پیکر

خسته از گناه و دنیا دعا کن به حالم آقا

عاقبت به خیر بشم تا جا نمونم از شهیدا

نمیرم به خدا ز در خونت مولا

یا زیارت آقا یا شهادت مولا

یا حسین یا حسین یا ابا عبدالله(ع)

 

 

دریافت سبک

 

 

 

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۴:۴۱