باعث دوریِ تو از ما تویی...
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۵ ق.ظ
گر تو بذر معرفت می کاشتی
گل فراوان تر به باغت داشتی
گر ز می پیمانه ات دیدی تهی
جستجو کن در خودت، مشکل تویی
حاصل بدحالی و جهل تو بود
گر میان کاسه ات چیزی نبود
من به تو دادم مقام و منزلت
تو به ما کردی جفا بی معرفت
باعث دوریِ تو از ما تویی
غافل از ما غرقِ در دنیا تویی
آنچنان هم حُجره ای با معصیت
خود بگو آیا تو داری هویت؟
گر نباشد غفلت و صد رنگی ات
چاره سازم دوری و دل تنگی ات
رنگ ما شو تا که رنگینت کنم
جلوه در اندیشه و دینت کنم
تا به کی بیهوده حیرانی بیا
سوی آبادی ز ویرانی بیا
توبه کن، پخته، دلِ خامت کنم
پیش خود آورده آرامت کنم
ای که هستی تشنه تا آیی برم
من برای دیدنت تشنه ترم
۹۵/۰۳/۲۹