زمینه به سبک: قاسم چقدر قد کشیدی
میرم ز
حرم تا علقمه من که آب بیارم
ز تشنگیِ علیِ رباب
رفته قرارم
طاقت ندارم
من اینجا باشم تلظّی کنه اصغر تو خیمه
با آه و فغان یه مشک پر آب خواسته سکینه
مثل رقیه
میرم میزنم به شریعه آبی که مهر مادریه
برای حرم آب میارم تا آروم بگیره
سکینه
یا ابوفاضل یا اباالفضل
خدا چه
کنم که داره میره هستی مشکم
داره میریزه امید حرم با سیل اشکم
همچون سرشکم
ربابِ حزین تو خیمه ی غم چشم انتظاره
که آب ببرم برای علی که حال نداره
که تاب بیاره
چطوری برم سوی خیمه آب نداره مشکم چه فایده
شرمنده میشم از نگاهِ بچه های معصوم
و تشنه
یا ابوفاضل یا اباالفضل
داداش
نبودی که ساقی تو تنها نبودش
اومد مادرت دیدم توی خون روی کبودش
قد کمونش
با گریه می گفت که ساقی و سقای دلاور
میام پسرم با دستای تو با اذن داور
صحرای محشر
اگه تو رو خوندم برادر من و صدا
زد جانِ مادر
من و نبرم سمت خیمه سلامم و برسون به خواهر
یا ابوفاضل یا اباالفضل