به بهانه سالروز ورود رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)
به میهن عزیزمان
آری اینجا روزگاری سرد بود
میهن ما دست هر نامرد بود
دین اسیر و در قفس مجروح بود
خسته از ظلمت پی یک نوح بود
اجنبی در مردم ما رخنه داشت
قصد آتش افکنی و فتنه داشت
دشمن از هر سو خیانت می نمود
چشم نامحرم به اینجا خیره بود
ملت ما خسته از آلام بود
در پی آنکه یل ایام بود
آنکه با عزمش دلآرایی کند
کشورش را مهد زیبایی کند
آنکه شوری در وطن برپا کند
پای غیرت را به تنها وا کند
آنکه هستِ ملت ایران شود
تا ابد الگو و جاویدان شود
عاقبت آن روح بی پایان رسید
وعدههای صادق قرآن رسید
از بنیالزهرا و هم نام مسیح
شد برای مردمش همچون ضریح
او خرامان آمد و اعجاز کرد
قید زنجیر از تنِ دین باز کرد
مردِ میدان بود و میداندیده بود
چون سحر بر ظلم شب تابیده بود
مرد حق بود و یل و آزادمرد
آمد این ویرانه را آباد کرد
وه عجب درک و شعوری داشت او
بذر غیرت را به دلها کاشت او
وه عجب آزاده و اُفتاده بود
پای اعجازش جوانی داده بود
وه عجب بیادعا و ناب بود
آنکه میر و سیّد طلاب بود